همشهری آنلاین - رابعه تیموری: مدرسه پیرنظر بافتی قدیمی و سقفی شیروانی داشت. به طوری که وقتی بچهها در راهرو راه میرفتند، دیوارها و شیشهها به لرزه میافتادند. ساختمان آموزشی این مدرسه در ٢ قسمت طراحی شده و نیمی از کلاسها در حیاط و نیمی در داخل راهرو قرار داشتند که مشکلات مختلفی برای دانشآموزان و کادر آموزشی به وجود آورده بود. سال ١٣٨٤ که نادره قریشی تصمیم گرفت مدرسهای به نام همسر مرحومش اکبر حقشناس بنا کند، مجمع خیرین مدرسه ساز نوسازی این مدرسه را به او به او پیشنهاد کردند. بانو قریشی در خانوادهای اصیل و نیکوکار رشد کرده است.
او میگوید : « پدرم فرد خیری بود که در فصل زمستان زغال و خاکه زغال به مدارس هدیه میداد و رخت و لباس و کتاب و دفتر دانشآموزان نیازمند را فراهم میکرد. » همسر بانو قریشی از ساکنان قدیمی و اولیه محله حقشناس بوده و سال ١٣٧٧ در سن ٨٧سالگی فوت کرده است.»
همسرم در حلال و حرام مالش دقت میکرد
نادره قریشی در باره همسرش میگوید: « مرحوم اکبرحقشناس فردی بسیار سختکوش و پرتلاش بود. او از ١٧سالگی و بعد از پایان تحصیلات مدرسه وارد اداره پست و تلگراف شد. پس از مدتی که مقداری پسانداز به دست آورد، همراه گروهی از دوستانش به بازرگانی و تجارت رو آورد. مرحوم از همان جوانی هر روز بیشتر از ١٦ ساعت کار میکرد و خستگی نمیشناخت. بسیار خوشرو و مهربان بود و حتی به احترام بچهها از جا بلند میشد. همیشه و در هر شرایط مالی دست به خیر بود و از حال اطرافیانش بیخبر نمیماند. همسرم به پدر و مادرش خیلی رسیدگی میکرد.»
شرکت در جهاد مدرسهسازی آرزوی قلبی مرحوم حقشناس بوده که پس از درگذشتش، همسرش به آن جامه عمل میپوشاند: « وقتی همسرم زنده بود، خیلی دوست داشت از اموالش مسجد یا مدرسه بسازد. اما مدرسهسازی را ترجیح میداد و میگفت مدرسه پایه مسجد است و اگر کسی سواد داشته باشد، قرآن را هم بهتر میخواند و درک میکند. مرحوم حقشناس به حلال و حرام کارش خیلی دقت میکرد و چون با پول حلال و حاصل دسترنجش، خشتخشت این مدرسه ساخته شده، حالا بچههای مدرسه برایش صلوات و دعای خیر میفرستند. »
یک وعده قدیمی
همسر مرحوم حقشناس از سال ١٣٨٧ شروع به ساخت مدرسه میکند و تاکنون ٧ مدرسه ساخته که ٢ تا در جنوبیترین نقاط استان خراسان، ٣ تا در شهرک قدس و ٢ مدرسه در تهران قرار دارد. بانی مدرسه حقشناس، ٢ کانکس مجهز سیار به دانشآموزان کوچ نشین استان لرستان هدیه کرده تا به عنوان مدرسه آنها مورد استفاده قرار گیرد. او تعداد زیادی دانشجو و دانشآموز نیازمند را هم حمایت میکند. میان بانو و همسرش قرار و وعدهای وجود داشته که بانوی نیکوکار هنوز هم آن را به جا میآورد.
او تعریف میکند: «هر سال یک بار صبح زود با وضو به مشهد میروم و پای درددل زائران آقا امام رضا (ع) مینشینم. علاوه بر گوش کردن به درددل و دعا برایشان، به افرادی که نیازمند هستم، مقدار کمی پول توراهی میدهم. غروب هم دوباره با وضو توی هواپیما مینشینم و به خانه برمی گردم.»
بانو نادره قریشی میگوید: « بسیار پیش میآید که من از مخارج و نیازهای خودم و فرزندانم صرفهجویی کنم تا کمبود مدرسهای رفع شود و یک مدرسه بیشتر بسازم، اما از این کار لذت میبرم و معتقدم باعث برکت زندگی دنیا و آخرتم میشود.»
نظر شما